0

بررسی ایده ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال توسط دولت‌ها

طی ماه‌های اخیر، مباحثی جدی در خصوص امکان ایجاد یک ذخیره استراتژیک از دارایی‌های دیجیتال توسط نهادهای دولتی و مالی بزرگ مطرح شده است. این اقدام می‌تواند به‌طور بنیادین جایگاه رمزارزها را در ساختار اقتصادی جهان تغییر دهد. در این میان، ایالات متحده، به عنوان یک بازیگر کلیدی در عرصه اقتصاد جهانی، به بررسی احتمال تشکیل چنین ذخیره‌ای پرداخته است؛ ذخیره‌ای که گفته می‌شود شامل ارزهای دیجیتال برجسته‌ای نظیر بیت‌کوین (BTC)، اتریوم (ETH)، و برخی دیگر از رمزارزهای مهم مانند ریپل (XRP)، سولانا (SOL)، و کاردانو (ADA) خواهد بود.

این رویکرد نه تنها می‌تواند بر ارزش بازار و پذیرش رمزارزها تأثیر بگذارد، بلکه پیامی قاطع در مورد پذیرش گسترده فناوری بلاکچین و اکوسیستم مرتبط توسط دولت‌ها ارسال می‌کند. با این حال، طرح ایجاد یک ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال خالی از چالش‌ها و ریسک‌ها نیست و جزئیات عملیاتی آن هنوز به‌طور کامل روشن نشده است.

در این مقاله، ما به بررسی مفهوم ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال، اهداف کلیدی پشت این ایده، روش‌های احتمالی پیاده‌سازی و چالش‌های پیش روی آن خواهیم پرداخت. همچنین، به نمونه مطرح شده در ایالات متحده نگاهی خواهیم انداخت تا ابعاد مختلف این طرح را بهتر درک کنیم. با ما همراه باشید.

ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال چیست؟

ذخیره استراتژیک به نگهداری و انباشت منابع حیاتی توسط دولت‌ها یا سازمان‌های بزرگ اشاره دارد که در زمان بروز بحران‌ها، شرایط اضطراری یا کمبودها به عنوان یک پشتوانه و حاشیه امن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نمونه‌های رایج از این نوع ذخایر شامل موارد زیر هستند:

  • ذخیره استراتژیک نفت: مانند ذخیره نفت ایالات متحده که برای تضمین پایداری عرضه انرژی در زمان بحران‌های نفتی ایجاد شده است.
  • ذخایر غذایی: نظیر انبارهای غلات که برای پیشگیری از بحران‌های قحطی و گرسنگی نگهداری می‌شوند.
  • ذخیره‌سازی واکسن‌ها و تجهیزات پزشکی: همانند اقداماتی که توسط کشورهایی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ برای مقابله با بحران‌های بهداشتی صورت گرفت.
  • ذخایر مواد معدنی حیاتی: که برای توسعه فناوری‌های پیشرفته، انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر و تأمین نیازهای صنایع دفاعی ضروری هستند و در سال‌های اخیر توجه بیشتری به آن‌ها شده است.
  • ذخایر پولی: شامل ارزهای خارجی و طلا که کشورها برای تثبیت ارزش پول ملی، مدیریت نرخ ارز و تسهیل تجارت بین‌المللی حفظ می‌کنند. به عنوان مثال، دولت ایالات متحده مالک حدود ۸,۱۳۳ تن طلا است که بخش عمده آن در خزانه‌داری طلای آمریکا در فورت ناکس، کنتاکی نگهداری می‌شود.

با الهام از این مفاهیم، ایده ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال مطرح شده است. بر اساس یک دستور اجرایی که در تاریخ ۲۳ ژانویه تحت ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده صادر شد، یک ذخیره ملی از دارایی‌های دیجیتال به عنوان بخشی از یک چارچوب قانونی توسط کارگروه تازه‌تأسیس ریاست‌جمهوری پیش‌بینی شد.

این کارگروه قرار است توسط مقامات ارشدی از جمله مسئول ارشد بخش هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال کاخ سفید، وزیر خزانه‌داری و رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) هدایت شود. با این حال، نحوه دقیق ساختاردهی، مدیریت و همچنین حجم و نوع رمزارزهایی که قرار است در این ذخیره نگهداری شوند، و چگونگی دستیابی دولت آمریکا به این دارایی‌ها هنوز مشخص نیست؛ زیرا کاخ سفید جزئیات بیشتری در این باره منتشر نکرده است.

هدف از ایجاد ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال چیست؟

مشابه انگیزه‌هایی که منجر به ایجاد ذخیره استراتژیک نفت برای محافظت از اقتصاد ایالات متحده در برابر اختلالات عرضه شد، ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال نیز می‌تواند با تنوع‌بخشی به دارایی‌های دولتی و ارائه یک پوشش در برابر ریسک‌های مالی به افزایش ثبات اقتصادی کمک کند.

طرفداران این طرح بر این باورند که چنین اقدامی می‌تواند دولت را در برابر نوسانات و بی‌ثباتی‌های احتمالی اقتصادی محافظت نماید. در مقابل، منتقدان با اشاره به نوسانات شدید قیمت رمزارزها، آن‌ها را گزینه‌های مناسبی برای نگهداری به عنوان دارایی ذخیره ملی نمی‌دانند.

درباره طرح ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال در آمریکا چه می‌دانیم؟

تصمیم به بررسی امکان ایجاد یک ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال نشان‌دهنده پذیرش فزاینده اهمیت فناوری بلاکچین و دارایی‌های دیجیتال در صحنه اقتصاد جهانی است. دولت ایالات متحده در گذشته رویکردی محتاطانه نسبت به رمزارزها داشته و نگرانی‌هایی را درباره عواملی مانند نوسانات شدید قیمت، ریسک‌های امنیتی و عدم قطعیت‌های نظارتی مطرح کرده بود.

اما اقدامات اخیر نشان می‌دهد که دیدگاه سیاست‌گذاران در حال تغییر است و آن‌ها اکنون برخی از ارزهای دیجیتال را به عنوان ابزارهای مالی مشروع و دارای پتانسیل برای تقویت امنیت اقتصادی ملی در نظر می‌گیرند.

در جریان کارزار انتخاباتی، دونالد ترامپ از تشکیل یک ذخیره استراتژیک ملی از بیت‌کوین حمایت کرده بود؛ ذخیره‌ای که پیشنهاد می‌شد از بیت‌کوین‌های مصادره‌شده توسط دولت آمریکا در عملیات‌های اجرای قانون تشکیل شود. با توجه به بیانیه اخیر، این نخستین باری بود که وی از نگهداری سایر رمزارزها توسط دولت نیز اعلام حمایت کرد.

بیت‌کوین که غالباً به آن «طلای دیجیتال» گفته می‌شود، مدت‌هاست که به عنوان یک ابزار برای پوشش ریسک تورم و یک ذخیره ارزش بالقوه مطرح شده است. از سوی دیگر، اتریوم با قابلیت‌های پیشرفته قراردادهای هوشمند خود، نقش محوری در توسعه امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) ایفا می‌کند. سولانا نیز به عنوان یک بلاکچین عمومی با قابلیت قرارداد هوشمند، به دلیل سرعت بالا و کارمزدهای پایین، به عنوان یک رقیب جدی برای اتریوم شناخته می‌شود.

همچنین، ریپل به دلیل سرعت و کارایی بالا در تسهیل تراکنش‌های برون‌مرزی، پتانسیل قابل توجهی برای استفاده در امور مالی جهانی دارد. در کنار اینها، کاردانو با اتکا به رویکرد پژوهش‌محور خود در توسعه فناوری بلاکچین، لایه‌ای از اعتبار و کاربردهای بالقوه را به اکوسیستم دارایی‌های دیجیتال اضافه می‌کند.

در راستای همین تحولات، سینتیا لومیس، سناتور ایالت وایومینگ، و سناتور جیم جاستیس، لایحه‌ای را پیشنهاد کرده‌اند که بر اساس آن، دولت ایالات متحده طی پنج سال آینده اقدام به خرید یک میلیون بیت‌کوین کند و آن را به ذخایر استراتژیک خود بیفزاید. این لایحه پیشنهاد می‌دهد که دولت این میزان بیت‌کوین را حداقل به مدت ۲۰ سال نگهداری نماید.

تحلیل‌ها نیز نشان می‌دهند که با فروش تنها ۱۵ درصد از ذخایر طلای فعلی ایالات متحده، امکان خرید حدود ۱.۰۵ میلیون بیت‌کوین تا سال ۲۰۳۰ وجود دارد. این تحولات نشان می‌دهند که رمزارزها دیگر صرفاً دارایی‌هایی حاشیه‌ای محسوب نمی‌شوند، بلکه به‌تدریج به بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی‌های مالی در سطح ملی تبدیل می‌شوند.

عملکرد بازار ارزهای دیجیتال پس از پیروزی ترامپ

دونالد ترامپ در اظهارات اخیر خود، خود را به عنوان قهرمان صنعت رمزارزها معرفی کرده و در بیانیه‌ای اعلام کرده که این صنعت «سال‌ها تحت حملات دولت بایدن قرار داشته است». بسیاری از فعالان و سرمایه‌گذاران در بازار کریپتو احساس می‌کردند که دولت بایدن با رویکردی ناعادلانه نسبت به این صنعت برخورد کرده است و در نتیجه، سرمایه‌گذاری قابل توجهی برای حمایت از پیروزی ترامپ در انتخابات انجام دادند.

در هفته‌های ابتدایی آغاز به کار دولت ترامپ، چندین اقدام در حمایت از بازار کریپتو صورت گرفت؛ از جمله توقف یا لغو برخی از اقدامات اجرایی و پرونده‌های کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) علیه شرکت‌های فعال در حوزه رمزارز. قیمت رمزارزها نیز پس از پیروزی ترامپ در انتخابات شاهد جهش قابل توجهی بود و زمانی که قیمت بیت‌کوین برای اولین بار در اوایل دسامبر ۲۰۲۴ از مرز ۱۰۰ هزار دلار گذشت، ترامپ در شبکه‌های اجتماعی پیامی با مضمون «قابل شما را نداشت!!!» منتشر کرد.

با این حال، پس از مراسم تحلیف ترامپ، قیمت رمزارزها با کاهش مواجه شد و او با انتقاداتی حتی از سوی برخی متحدان خود در صنعت کریپتو روبرو گشت. یکی از موضوعات انتقاد، مربوط به عرضه یک میم‌کوین شخصی توسط ترامپ پیش از شروع دوران ریاست‌جمهوری‌اش بود که پس از ورود وی به کاخ سفید، سقوط چشمگیری را تجربه کرد.

همچنین، سقوط میم‌کوین‌های مرتبط با ملانیا ترامپ و خاویر مایلی، رئیس‌جمهور آرژانتین، به همراه یک حمله سایبری گسترده به صرافی بزرگ بای‌بیت که توسط اف‌بی‌آی به هکرهای مرتبط با کره شمالی نسبت داده شد، عواملی بودند که به کاهش کلی اشتیاق و اعتماد در بازار رمزارزها دامن زدند.

آیا ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال کارایی خواهد داشت؟

طرفداران ایده تشکیل ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال معتقدند که این اقدام می‌تواند به افزایش ثبات مالی در ایالات متحده کمک کند. این ثبات از طریق تنوع‌بخشی به ذخایر ملی حاصل می‌شود که فراتر از دارایی‌های سنتی مانند طلا و ارزهای فیات خواهد رفت. چنین ذخیره‌ای همچنین می‌تواند به مشروعیت‌بخشی بیشتر به ارزهای دیجیتال منجر شده و مؤسسات مالی بیشتری را به سرمایه‌گذاری در این کلاس دارایی ترغیب کند.

با این حال، بسیاری از سرمایه‌گذاران نهادی همچنان نسبت به ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات قیمتی بالا و ماهیت غیرمتمرکز آن‌ها با احتیاط و تردید نگاه می‌کنند. علاوه بر این، برخی منتقدان، دونالد ترامپ را به جانبداری از یک سرمایه‌گذاری پرریسک و سوداگرانه متهم کرده‌اند؛ به‌ویژه آنکه مزایای استراتژیک مشخصی برای کشور ارائه نشده است.

برخی کارشناسان نیز به تناقض ذاتی در این طرح اشاره می‌کنند. بیت‌کوین در ابتدا با هدف دور زدن کنترل‌های دولتی و بانک‌های مرکزی طراحی شده بود، اما اکنون همان دولت قصد دارد اقدام به تشکیل ذخیره‌ای از آن کند. همچنین، نگرانی‌هایی وجود دارد که اگر تعداد بیشتری از دولت‌ها به نگهداری مقادیر بزرگی از بیت‌کوین روی بیاورند، ممکن است بتوانند بازار ارزهای دیجیتال را نیز مشابه بازارهای طلا و ارزهای فیات دستکاری کنند.

در کنار اینها، ایجاد یک ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال در ایالات متحده به احتمال زیاد نیازمند تصویب قوانین جدید در کنگره خواهد بود؛ همان‌طور که ذخیره استراتژیک نفت در دسامبر ۱۹۷۵ و تحت قانون سیاست انرژی و حفظ منابع توسط رئیس‌جمهور وقت، جرالد فورد، ایجاد شد. همچنین، گنجاندن رمزارزهایی غیر از بیت‌کوین در این ذخیره احتمالاً با مخالفت‌های جدی از سوی برخی بخش‌های صنعت رمزارز مواجه خواهد شد.

ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال چه معنایی برای سرمایه‌گذاران دارد؟

برای سرمایه‌گذاران فردی و کسب‌وکارها، طرح ایجاد ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال می‌تواند فرصت‌ها و چالش‌های متعددی را به همراه داشته باشد.

از یک سو، پذیرش دارایی‌های دیجیتال توسط دولت می‌تواند به مشروعیت و پذیرش گسترده‌تر آن‌ها در سطح جامعه کمک کند. این امر می‌تواند باعث شود که رمزارزها به‌طور پایدارتری به عنوان یک روش پرداخت رایج مورد استفاده قرار گیرند. کسب‌وکارهایی که رمزارزها را می‌پذیرند نیز ممکن است شاهد افزایش تقاضا باشند؛ زیرا مصرف‌کنندگان با اطمینان بیشتری از رمزارزها در تراکنش‌های روزمره استفاده خواهند کرد.

همچنین، سرمایه‌گذارانی که در حال حاضر بیت‌کوین، اتریوم، ریپل، سولانا یا کاردانو را نگهداری می‌کنند، ممکن است شاهد افزایش ارزش دارایی‌های خود باشند؛ زیرا این رمزارزها به بخشی از یک استراتژی مالی ملی تحت حمایت دولت ایالات متحده تبدیل می‌شوند.

از سوی دیگر، این اقدام می‌تواند به افزایش سطح مقررات‌گذاری در حوزه رمزارزها منجر شود. در حالی که وضع مقررات شفاف‌تر می‌تواند امنیت و اعتبار بیشتری به بازار ارزهای دیجیتال ببخشد، ممکن است محدودیت‌هایی را نیز در زمینه‌هایی مانند معاملات، مالیات و نحوه عملکرد کلی اکوسیستم کریپتو ایجاد کند.

خلاصه مطلب

ایده تشکیل ذخیره استراتژیک ارز دیجیتال توسط دولت آمریکا یک نقطه عطف مهم در مسیر پذیرش رسمی رمزارزها به عنوان جزئی از سیاست‌های اقتصادی و مالی ملی محسوب می‌شود. اگرچه جزئیات اجرایی این طرح هنوز به‌طور کامل مشخص نیست، اما این گام نشان‌دهنده آن است که ارزهای دیجیتال دیگر دارایی‌هایی حاشیه‌ای تلقی نمی‌شوند، بلکه به طور جدی در ساختار مالی آینده جهان نقش ایفا خواهند کرد.

پرسش‌های متعددی در خصوص نحوه مدیریت این ذخیره، تأثیر دقیق آن بر بازار و پیامدهای آن برای سرمایه‌گذاران مطرح است که پاسخ آن‌ها در ماه‌ها و سال‌های پیش رو مشخص خواهد شد. در هر صورت، یک واقعیت مسلم است: ما در حال ورود به یک دوره جدید در عرصه مالی هستیم؛ دوره‌ای که در آن فناوری بلاکچین و امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) در حال تبدیل شدن به ستون‌های اصلی اقتصاد جهانی هستند.

این تحول نه تنها فرصت‌های تازه‌ای برای سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها فراهم می‌آورد، بلکه پیامدهای گسترده‌ای برای سیاست‌های پولی، تجارت بین‌المللی و آینده سیستم‌های پرداخت در سراسر جهان خواهد داشت.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاهده بیشتر